بخش 88 - تعظیم ساحران مر موسی را علیه السلام کی چه میفرمایی اول تو اندازی عصا

تعظیم ساحران مر موسی را علیه السلام کی چه میفرمایی اول تو اندازی عصا

 

 

ساحران در عهد فرعون لعین

 چون مری کردند با موسی بکین

 

ساحران عهد موسی بن عمران علیه السلام در حکومت فرعون ملعون چون ادعای مقابله ب موسی علیه السلام از روی عدوات و کینه نمودند

 

*******************************

 

لیک موسی را مقدم داشتند

 ساحران او را مکرم داشتند

 

اما با تمام عداوتی که داشتتد ادب را رعایت کرده و در میدان شهر موسی ع را بر خویش ارجحیت دادند

و اورا با این کار تکریم نمودند

 

****************************

زانک گفتندش که فرمان آن تست

 گر همی خواهی عصا تو فکن نخست

 

بدین جهت که عنوان نمودند امر از جانب شماست اگر مایل هستید اول شما مبارزه را شروع نمایید و عصای خویش را بیفکنید

 

********************************

گفت نی اول شما ای ساحران

 افکنید ان مکرها را درمیان

 

موسی فرمود نه نخست شما اقدام نمایید لذا بیندازید ان فنون و حیله های خویش را

 

***********************************

این قدر تعظیم دینشان را خرید

 کز مری آن دست و پاهاشان برید

 

لذا این ارزش گذاری تکریم دیانت و باور انان را بجا اورد و قدرت مقابله را از انان سلب نمود و در واقع دست و پای رقابت انان را قطع نمود

**********************************

این قدر تعظیم دینشان را خرید

 کز مری آن دست و پاهاشان برید

 

لذا این ارزش گذاری تکریم دیانت و باور انان را بجا اورد و قدرت مقابله را از انان سلب نمود و در واقع دست و پای رقابت انان را قطع نمود

 

*******************************

لقمه و نکته‌ست کامل را حلال

 تو نه‌ای کامل مخور می‌باش لال

 

دو ویژگی نشانه کمال ایمانی انسان است اول ارتزاق از روزی حلال و طیب که امر خداست و دوم شنیدن و گفتن سخن طیب و پاکیزه و این دو مورد در کاملین به وضوح مشخص هست

لذا تا به درجه ای از کمال نرسیدی مدعی ایمان نشو و در واقع گنگ باش

خداوند در قران فرمود

هرگز نگویید ما ایمان داریم بلکه بگویید مسلمانیم

 

*******************************

چون تو گوشی او زبان نی جنس تو

 گوشها را حق بفرمود انصتوا

 

انسان ناقص بعلت عدم تصرف معنایی فقط گوش میدهد ولی کامل تمامی افعال او پند و اندرز و سخن است

امر پروردگار نیز در قران کریم به استماع انسان ناقص است

و اذا قری القران فانصتوا لعلکم ترحمون

هنگام تلاوت قران خوب گوش فرا دهید زیرا ان هنگام که کلام خدای مهربان تلاوت شود صحبت کردن حرام است زیرا کلام حق قراعت گردد

سخنان مقربان نیز کلام خداست شایسته است به استناد همین ایه در مجالست انان فقط گوش باشیم تا مورد رحم پروردگار هستی قرار گیریم

 

**************************

کودک اول چون بزاید شیرنوش

 مدتی خامش بود او جمله گوش

 

کودک به هنگام تولد فقط شیر مینوشد و سالها خاموش بود و فقط گوش هوش او متمرکز به ایات پیرامون است

مسایل السلوک

ادم ناقص دقیقا در تقابل با کامل همین نقش را دارد لذا در جمع اسمانی مردان الهی فقط باید گوش بود و به گوش جان شنید

 

*****************************

مدتی می‌بایدش لب دوختن

 از سخن تا او سخن آموختن

 

مدتی را باید کاملا از سخن گفتن پرهیز نماید تا در این زمان به نحوی کلام اشنایی پیدا کند و اداب ان را بیاموزد

 

************************

ور نباشد گوش و تی‌تی می‌کند

 خویشتن را گنگ گیتی می‌کند

 

اگر کودک حس شنوایی نداشته باشد تی تی میکند کنایه از کلمات لغو و بی محتوا را بر زبان جاری میسازد و بدین وسیله در جهان به ادمی لال و‌گنگ مشهور میشود

 

****************************

کر اصلی کش نبد ز آغاز گوش

 لال باشد کی کند در نطق جوش

 

ادمی که از اغاز تولد قوه سامعه نداشته باشد یقینا هیچ تلاشی برای صحبت کردن نمی کتد

********************************

زانکه اول سمع باید نطق را

سوی منطق از ره سمع اندر ا

 

برای اینکه جهت تکلم از ابتدا ادمی نیازمند حس شنوایی هست پس واحب و لازم و ضروری است فرد منطقی برای کمال سخن گفتن از گوش بهره کافی ببرد

 

*******************

وادخلوا الابیات من ابوابها

 واطلبوا الاغراض فی اسبابها

 

عقل حکم میکند برای داخل شدن به خانخ از در استفاده گردد برای رسیدن به هر امری باید به طلب غرض ان یعنی اسباب و علل ان  رفت

*********************************

نطق کان موقوف راه سمع نیست

جز که نطق خالق بی طمع نیست

 

تنها کلامی که نیازمند  گوش نیست فقط کلام حضرت حق است بدین معنی که او بی نیاز از مخلوق است و علم الهی متوقف بر شنیدن خدای مهربان نباشد

 

****************************

مبدعست او تابع استاد نی

 مسند جمله ورا اسناد نی

 

او بدیع است و خالق و پدید اورنده مطلق بی نیاز از رهبر و مراد است

او تکیه گاه هم است در حالی که به هیچ کس متکی نیست و نیازمند ان نیز نمی باشد

 

*****************************

باقیان هم در حرف هم در مقال

تابع استاد و محتاج مثال

*************************************

زین سخن گر نیستی بیگانه‌ای

 دلق و اشکی گیر در ویرانه‌ای

 

ای مرید مدعی معنا اگر با اصل این کلام اشنا هستی پس پست پا به دنیا بزن و گوشه ای برای انزوای از مادیات انتخاب کن

کنایه از مردن نسبت به دنیا پیش از انتقال و مرگ است

 

*********************************

زانک آدم زان عتاب از اشک رست

 اشک تر باشد دم توبه‌پرست

 

زیرا اولین انسان برای نیل به مقصود اشک ندامت ریخت و همین امر نیز موجب هدایت و فلاح و نحات او گردید

زیرا تا ادم تایب گریه ندامت نریزد بازگشتی صادقانه نخواهد داشت

 

تا نگرید طفلک حلوا فروش

رحمت حق کی اید به جوش

 

**************************

بهر گریه آمد آدم بر زمین

 تا بود گریان و نالان و حزین

 

اصلا ادمی به امر اهبطوا وارد زمین خاکی شد تا هنگام غفلت گریه نماید و راه نجات او فقط همین است

 

****************************

آدم از فردوس و از بالای هفت

 پای ماچان از برای عذر رفت

 

سیدنا ادم علیه السلام از مقام ملکوتی خویش برای جبران لغزش خویش به دست و پای حضرت حق افتاد و پوزش خواست

 

***********************

گر ز پشت آدمی وز صلب او

 در طلب می‌باش هم در طلب او

 

حال ای بنی ادم اگر از فرزندان و پشت او هستید در طلب مطلوب نیز راه او را بر گزین

 

*************************

ز آتش دل و آب دیده نقل ساز

 بوستان از ابر و خورشیدست باز

 

از حرارت دل خویش و اشک دیدگانت وسیله عروج خویش را فراهم نما

زیرا باغ ها به مدد ابر و تابش خورشید سرسبزی و زندگانی یافته است

حسن انتخاب مولانا که ابر نماد اشک ندامت و بارش دیدگان و خورشید نشانه سوختن در اتش پشیمانی از گناه ترکیب این دو موجب سرسبزی و حیات جاودانه ادمی میگردد

 

**************************

تو چه دانی ذوق آب دیدگان

 عاشق نانی تو چون نادیدگان

 

تو معرفت به ارزش و قیمت اشک چشم انسان تایب که نداری زیرا شیفته دنیای دونی مانند کسانی که حریص ترین در امر ماده و تعلق بدان هستند

 

****************************

گر تو این انبان ز نان خالی کنی

 پر ز گوهرهای اجلالی کنی

 

برای درک درست این مهم میبایست ابتدا درونت از حرص به غذای مادی خالی گردد و خوراک را جز به ضرورت ان هم طبق شریعت تناول ننمایی

انگاه است که سیرت پر از گوهرهای معنایی خواهد گشت

 

***************************

طفل جان از شیر شیطان باز کن

 بعد از آنش با ملک انباز کن

 

کودک درونت را از وسوسه های بظاهر شیرین ابلیس و نفس تزکیه کن

سپس در ملک ملکوت ادعای شراکت نما و مدعی تصرف معنایی باش

 

*************************

تا تو تاریک و ملول و تیره‌ای

 دان که با دیو لعین همشیره‌ای

 

تا تمام وجودت ظلمانی است و افسرده و مکدر هستی و هیچ حلاوتی از افعال بظاهر معنوی خویش احساس نمیکنی

این مهم را واقف باش که با شیطان و نفس مانند دو خواهر هستی

 

**************************

لقمه‌ای کو نور افزود و کمال

 آن بود آورده از کسب حلال

 

روزی و ارتزاق ادمی که باعث نور الهی و موجب کمال معنوی ادمی گردد ان رزقی است که از راه حلال و طیب کسب شود

مسایل السلوک

اصلی ترین امری که در شرع مقدس در نیل به اسمانی شدن تاثیرگذلر است رعایت حلال ها و حرام ها است و بویژه لقمه طیب که همه اعمال منبعث از ان است

*************************************

روغنی کاید چراغ ما کشد

 آب خوانش چون چراغی را کشد

 

ان روغن و ماده ای که موجب خاموشی چراغ مان گردد پس دیگر نمیتواند روغن باشد بلکه اب است

******************************

علم و حکمت.زاید از لقمه حلال

عشق و رقت اید از لقمه حلال

 

دانایی لدنی و حکمت الهی نتیجه کسب حلال است و عشق و دلسوزی و صفای باطنی نیز ماحصل لقمه طیب است

 

****************************

چون ز لقمه تو حسد بینی و دام

 جهل و غفلت زاید آن را دان حرام

 

اگر نتیجه کسب و تناول طعامی صفات مذموم در رفتار ادمی گردد و حسد و بندهای مادی و غیر اخلاقی و جهالت و نااگاهی منتهی شود یقینا از محرمات است

 

********************************

هیچ گندم کاری و جو بر دهد

 دیده‌ای اسپی که کرهٔ خر دهد

 

ایا امکان دارد کسی گندم بکارد و جو برداشت نماید ویا مشاهده کردی اسبی حامله بشه و کره خری را به دنیا بیارد

**********************************

لقمه تخمست و برش.اندیشه ها

لقمه بحر و گوهرش اندیشه ها

 

طعام ادمی نقش بذر مزرعه را دارد و وجود ادمی زمین قابل کشت و میوه ان تعقل و تفکر مبتنی بر دیانت و امر خداست

لقمه ادمی مانند دریا است و محصول ان اندیشه سالم و انسانی است

 

********************************

زاید از لقمهٔ حلال اندر دهان

 میل خدمت عزم رفتن آن جهان

 

اگر پایبندی به کسب حلال در تلاش ادمی باشد محصول ان گرایش الهی و معادی خواهد بود

تمایل به بندگی و درور از منکرات و خدمت به کل کاینات از جمادات و حیوانات و‌مایعات......

همه از اثر پایبندی به فرمان خدای مهربان در کیب حلال و طیب است

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : پنج شنبه 16 ارديبهشت 1395برچسب:انجمن,ادبی,مولانا,سنگان,مثنوی,معنوی, | 23:20 | نويسنده : مولانا سنگان |